فرهاد شاهمرادلو
هیچ شرمی ندارم از اینکه اعتراف کنم در ترم دو سوم حضورم در دانشگاه، آنقدر در فشار مالی بودم که همیشه مسیر ادبیات تا سازمان مرکزی را پیاده میرفتم تا از اینترنت استفاده کنم چون در آن سال هنوز مراکز اینترنت ادبیات و مهندسی افتتاح نشده بود. همانطور که در ابتدا گقتم از اعتراف به این که حتی برای استفاده از خط واحد شدن هم مشکل داشتم شرمی ندارم اما میتوانم با غرور بگویم درست در روزهایی که حتی دادن 25 تومان برای سوار شدن به اتوبوس خط واحد برایم مشکل بود پیشنهاد شغلی نیمهوقت را به خاطر آن چه با معتقداتم منافات داشت، رد کردم. جریان آن هم این بود که سپاه به یک دانشجوی ترم دو یا سه غیر بومی رشته روانشناسی نیاز داشت تا به صورت پاره وقت تا پایان دوره دانشگاه با حقوق 170 هزارتومان کار کند و بعد از اتمام دوره دانشگاه استخدام شود. یک نفر واسطه، همکلاسیام مصطفی ن را در جریان گذاشته بود و او هم من را پیشنهاد کرد و من هنگام دیدار حضوری با آن واسطه، بلافاصله گفتم که این کار با عقاید من جور نیست پیشنهادش را رد کردم.
و یک نکته خارج از موضوع و بیربط: بعدها در ترم آخر، همان مصطفی ن 30هزارتومان ازم قرض کرد و هرگز پس نداد! اکنون هم برای همیشه گوشیاش را خاموش کرده و تا من خبری از او نداشته باشم شاید نمیداند که پول طبقه پرولتاریا خوردن ندارد!
بابا پرولت!! میخواین یه پست بزارین منم لیست بدهکارام رو بزنم شاید فرجی شد!!
پاسخحذفواقعیت داره مرتضی به جرم محاربه دادگاهی شده؟
پاسخحذففرهاد جان اشکالی نداره دولت عدالت محور همینه
پاسخحذف