۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه

بازخوانی خاطرات یک دوره

(این مطلب را یکی از فعالان سابق دانشگاه سیستان و بلوچستان فرستاده است که نخواسته است نامش فاش شود.)
اواسط سال 86 و کل سال 87 دوره پر تلاطم و پر دلهره ای برای فعالیت صنفی و سیاسی در دانشگاه سیستان و بلوچستان بود چراکه از این زمان بود که فشار از هر طرف بر انجمن ها و نشریات آنان و همچنین دانشجویان مستقل و نشریات آنان شدت و حدت بیشتری گرفت و در هر شماره ای که از نشریات وابسته به نهادهای قدرت (بسیج،کمیته انضباطی،نهاد رهبری، ...) در دانشگاه منتشر می شد شاهد اتهام زنی، تهدید، تکفیر فعالین توسط نویسندگان مطالب این نشریات بودیم و اینان بی هیچ ترسی از عواقب تهمت زنی بی اساس و مدرک، با صراحت و البته مصونیتی آهنینن، دانشجویان فعال را متهم می کردند. اینان بی اخلاقی را تا آنجا پیش بردند که حتی در مقالات و بیانیه هاشان اتهام ارتباط با گروه ریگی را هم مطرح کردند و به خود اجازه دادند ادعای مضحک اما خطرناک ارتداد فعالین را هم مطرح کنند ادعایی که می توانست به راحتی به قیمت جان یک نفر تمام شود. به هر ترتیب آن روزها به گذشته است و آن گروه اگرچه در جنگ اندیشه ها و منطق و عقلانیت خیلی زود قافیه را باخت و راه بجایی نبرد اما در عرصه ناجوانمردی و دروغ و آدم فروشی نه تنها چیزی را نباختند که موفق شدند با همکاری مستقیم نهاد هایی چون کمیته انضباطی، نهاد رهبری و افرادی چون اکبری،شمس، رضوانی ، انصاریان،...دست به پرونده سازی های جعلی و پر از دروغ بزنند تا آنجایی که اکثر اعضای انجمن و دیگر دانشجویان مستقل با رای ناعادلانه کمیته انضباطی از دم تیغ گذرانده شدند و با وجود گذشت چند سال از آن زمان ، هنوز هم کسانی چون علی باقری در تعلیق و بلاتگلیفی و ممنوع الورودی به دانشگاه بسر می برند و کسی پاسخگو نیست و دکتر اکبری که روزی به تیتر نشریه پنجره با عنوان آیا دانشگاه زنده است معترض بود اکنون بخاطر این سکون و رکوت دانشگاه ،باید به خود نشان درجه یک مدیریت اعطا کند.

یک نکته دیگر در رابطه با آن سال ها بخاطرم می رسد و آن اینکه در آن زمان جلسات کتابخوانی ، تحلیل ، نقد و بررسی شرایط سیاسی اجتماعی روز، شرایط دانشگاه و همچنین نقد نشریات انجمن در دفاتر انحمن های سه گانه برگزار می شد و چون ورود به جلسه برای عموم آزاد بود از هر طیف شاهد حضور افرادی بودیم. در این بین چند نفر بودند که بطور مرتب در جلسات شرکت می کردند و گاهی برای قلم انجمن نشریه انجمن اقتصاد یادداشت و مقاله هم می نوشتند. اگرچه در بین اعضای شورای مرکزی انجمن اقتصاد نظر مناسبی و موافقی روی این افراد وجود نداشت اما بخاطر بسته نبودن فضای انجمن کسی مانع حضور آنان و ابراز نظریات هرچند انتقادیشان نبود.

این روند ادامه یافت تا زمانی که زمان برگزاری انتخابات شورای مرکزی انجمن فرا رسید. (انتخاباتی که بعدها بعنوان آخرین انتخابات شورای مرکزی انجمن نام گرفت چرا که با تعلیق آن، دیگر مجالی برای فعالیت نبود.) با شروع نام نویسی، یکی از این افراد جدید کاندیدای ورود به انجمن اقتصاد شد که در رای گیری نهایی ،موفق به ورود به شورای مرکزی نشد و بعد از آن، حضور این دوستان کم و کمرنگ تر شد و سرانجام رفت و آمد آنان به دفتر قطع شد. اندکی بعد اینان به محکم تر کردن روابط خود با انجمن 58 پرداختند و به راحتی تا دبیری آنجا هم پیش رفتند. اگرچه به لحاظ شخصیتی احترام بسیاری برای آنان قائل هستم و خواهم بود اما یک سئوال برایم بی جواب مانده است و آن اینکه آیا اینان که بعد ها در بیانیه ها و مقالاتشان بار ها و بارها برای سه انجمن فعال دانشگاه پسوند «طیف غیر قانونی علامه» را بکار بردند نمی دانستند که این سه انجمن به روشنی در مواضع خود اعلام کرده اند که از طیف علامه اند؟این دوستان که این موضوع را می دانستند چرا خودشان قصد عضویت و ورود به مکانی را داشتند که به زعم خودشان غیرقانونی بود؟

امضا محفوظ

۲ نظر:

  1. اين رويه مسبوق به سابقه است است در تشکيلات موسوم به انجمن مستقل!!يادم مياد زماني که نساجي زواره در قامت دبيري تشکيلات اين به اصطلاح تشکل دانشجويي جلسه اي با حضور فرد ديگري که نماينده انجمن اسلامي طيف شيراز معرفي ميشد ترتيب داد و در نبود نماينده اي از انجمن اسلامي طيف علامه براي خودشان در فحش دادن به اين تشکيلات گوي سبقت را از هم ميربودن! البته نساجي که مست از پشت گرميش به نهاد هاي قدرت گشته بود در پاسخ به سوالي که از ايشان پرسيدن شما مستقل از چه و که هستيد گفت پسوند مستقل يعني ما مستقل از تحکيم وحدت هستيم.گذشت تا چندوقتي است که ميبينم ايشان ادعاي تحکيم را دارند و کار را بدانجا رسانده که در بيست و سي ظاهر شده و در دفاع از تحکيم(انهم در دوراني که دانش جو نبوده) به افشاري و تحکيمي هاي انسال فحش ميداده است.

    پاسخحذف
  2. واقعا برای این فماش وحشی که انسان و انسانیت را با هر نامی زیر سوال بردند متاسفم با تمام وجود آروزوی سلامتی و سربلندی برای تمام کسانی دارمکه در راه حقیقت قدمی هرچند کوچک برمیدارند

    پاسخحذف