۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

اصرار بر دروغ‌گویی

متأسفانه دروغ در چند سال اخیر رواج زیادی پیدا کرده است و هر کسی در هر مسئولیتی گویا مجبور است برای بقایش به دروغ‌گویی متوسل شود. آقای رضوانی معاون دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان اخیراً به نصیحت مدیران مسئول نشریات دانشجویی پرداخته و متأسفانه باز به تکرار تهمت‌ها و دروغ‌های گذشته پرداخته‌ و ضمن اشاره به مورد نشریه فریاد گفته‌ است که هر کس مسئول مطالب مندرج در نشریه است و مدیر مسئول فریاد هم به همین خاطر محکوم شده است و دو ترم محرومیت از تحصیل داشته و جالب توجه این است که ایشان گفته‌اند به پشت پرده این ماجرا هم پرداخته‌اند و حتماً منظورشان فعالان دانشجویی است که به دروغ به آن‌ها تهمت همکاری با فریاد زدند.
تا این لحظه برای دانشجویانی که ایشان مدعی هستند با فریاد همکاری کرده‌اند هیچ‌گونه مدرکی ارائه نکرده‌اند. جز این که خود مدیر مسئول را در ازای بخشیدگی کامل و واگذاری یک باب مغازه در پارک دانشجو، واداشته‌اند علیه دیگران شهادت دروغ بدهد. من تا قبل از انتشار این نشریه اصلاً مدیرمسئول را نمی‌شناختم و در زمانی که مشغول فروش نشریه بود یک دانشجوی دیگر او را به من معرفی کرد. او بعدا مدعی شد سرمقاله‌ای را که به امضای سردبیر و امضای مشخص بود، من نوشتم!
اول این که حامد سالاری انتشار نشریه فریاد را همراه با سردبیر آن انجام داد و از کمک‌های برادرش که از فعالان نشریات دانشجویی بود استفاده کرد و این را ما کاملاً‌ در همان زمان توضیح دادیم و هیچ کمکی از فعالان دانشجویی آن دانشگاه نگرفت. بعداً هم نه تنها محکوم نشد بلکه مورد تشویق و تفقد مسئولان دانشگاه قرار گرفت و به پاس همکاری‌هایش یک باب مغازه در پارک دانشجو دانشکده ادبیات در اختیار وی قرار گرفت. در حالی که بقیه دانشجویان که به دروغ و بدون هیچ مدرکی متهم به همکاری با وی شده بودند ممنوع‌الورود به دانشگاه بودند، او که مدیر مسئول و همه‌کاره نشریه بود آزادانه در دانشگاه رفت و آمد می‌کرد و هیچ‌گونه محدودیتی نداشت. جالب بود که خودش که متهم به توهین مقدسات و توهین به مسئولان بود باز شکایاتی را علیه دیگران مطرح کرده بود و با همکاری نزدیک با شمس نجفی علیه فعالان دانشجویی طومار تهیه می‌کرد. جالب‌تر این که این شکایت‌ها پذیرفته می‌شد.
شایان ذکر است که ایشان در همان ترم فارغ‌التحصیل شد و سال بعد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز در رشته باستان‌شناسی کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شد. اگر دو ترم از تحصیل محروم شده بود، چطور توانسته است بلافاصله در مقطع بعدی ادامه تحصیل بدهد؟ سال گذشته هم به فارغ‌التحصیل شدن سریع وی اشاره کردم، اما نشریه، یواس‌بی امروز، نشریه‌ی دانشجوی آقای رضوانی، بدون آن که سندی بر مدعایش ارائه بدهد سعی کرد ادعای من را رد کند. (مدیر مسئول این نشریه به پاس خدماتش در کارشناسی ارشد همان دانشگاه بدون کنکور پذیرفته شد) بهترین راه برای این که ادعای دو ترم محرومیت از تحصیل حامد سالاری مشخص شود این است که نامه فارغ‌التحصیلی ایشان منتشر شود و از دانشگاه آزاد مرکز هم استعلام شود که از کی کارشناسی ارشد را شروع کرده است.
آقای رضوانی در دوره‌ی مسئولیتش از بس که مجبور به دروغ گفتن بوده‌، کم‌کم خودش هم دروغ‌های خودش را باور کرده است. اوضاع خیلی بدی است. امیدوارم روزی فرار برسد که دروغ گفتن دیگر لازمه‌ی مدیریت نباشد. اگر آقای رضوانی قرار بود برای چند دقیقه حقیقت را بازگو کنند باید این طور می‌گفت که در این دانشگاه قوانین و آیین‌نامه‌ها اهمیتی ندارد، من هم هیچ اطلاعی از آن‌ها نداشته و ندارم و مهم نیست، چون از دیگران دستور می‌گیرم، مهم این است که شما میل و سلیقه مسئولان دانشگاه را در نظر داشته باشی، اگر موافق نظر پورذهبی بنویسی هیچ مشکلی برایت پیش نمی‌آید به هر کس هم اگر فحش بدهی و تهمت بزنی هیچ کس جرأت نمی‌کند شکایتی بکند. اگر هم مخالف پورذهبی باشی و حرفی جایی زده باشی که مثلاً فهمیده باشد با دولت مخالفی، حتا اگر نشریه‌ هم نداشته باشی مسئولان دانشگاه تو را به اتهام همکاری با یک نشریه موهن خلق‌الساعه محکوم می‌کنند و هیچ کس هم نمی‌تواند به دادت برسد. چند نفر هم همیشه دم دست دارند که علیه هر کس که خواستند شهادت دروغ بدهد.
این حرف‌ها اصلاً اغراق نیست عیناً این رویه در دانشگاه پیاده می‌شد. نشریات حامی مسئولان هر تهمتی به هر کس که می‌خواستند می‌زدند هیچ جوابیه‌ای هم منتشر نمی‌کردند. دست آخر هم سه نفر به خاطر نشریه‌ای که هیچ ربطی به آن‌ها نداشت محکوم شدند.

۴ نظر:

  1. بهرام كه يك عمر همه گور گرفت ديدي كه چگونه آخر گور به گور شد؟
    بالاخره خياط افتاد تو كوزه
    شمس كه يك عمر براي اين و آن پرونده سازي كرد ديدي كه چگونه خودش گرفتار پرونده اي شد كه يكي دو ماه است گور به گور شده و خبري ازش نيست؟ زندان بوده خبر داري؟

    پاسخحذف
  2. من بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم
    دانشگاه سیستان بلوچستان مدل کوچکی از ایران است.
    دقیقاً همان شرایطی که در دولت وجود دارد در سیستم مدیریتی دانشگاه سیستان و بلوچستان هم وجود دارد. این آقای اکبری بعدها جواب پس خواهند داد، همیشه دنیا اینجوری نمی‌مونه.

    پاسخحذف
  3. من متأسفم برای اغلب مسئولین دانشگاه برای عملکرد های نسنجیده و عجولانه. خودم کم از این موارد ندیدم و به شما برای زحماتی که میکشی خسته نباشید میگم.

    پاسخحذف
  4. سلام
    حالم از سالاری معتاد به هم می خورد. شب ها تو لاین و آشپزخانه با خیال راحت به همراه دوست و رفیقاش می کشید، چون رابط بود.
    پیمان فیضی و سنچولی هم همین طوری فارغ شدند. وحید اصغری هم با زید تربیت بدنی اش همچنان تو دانشگاه هست. چون ارشد بدون کنکور همونجا ثبت نامش کردند.
    راستی یکی از برادران رابط که n ترم کارشناسی و 6 ترم! ارشد تو دانشگاه بوده و الآنم هنوز! هم هست، اتاق تو خوابگاه ارشد گرفته و به آشنایان بی خانمانش پناه داده، غذا برای خودش و زنش مفت می گیره، کار دانشجویی هم برای خودش، هم اتاقی هاش (مطمئنم) و احتمالا خانومش از مباشری می گیره. کرایه اتاق هم یک قرون نمیده. ارشد هم شبانه بود.
    این اخراج و ... شمس و اینا هم همش شایعه است. خودشون (شمس، اطلاعات، رابط ها و ....) رواجش دادن تا بگن که مملکت قانون داره. در حالی که قانون در ایران فقط برای آدم های شریف و عوام ساده لوح تعریف و اجرا شده و میشه.

    پاسخحذف